ضرب المثل
می دانید داستان ” گربه
را دم حجله کشتن” چیست؟
میگویند در ایام قدیم دختری تندخو و بد اخلاق وجود داشته که
هیج کس حاضر به ازدواج با
او نبوده است.
پس از چندی پسری از اهالی شهامت به خرج می دهد و تصمیم می
گیرد که با وی ازدواج کند.
بر خلاف نظر همه ، او میگوید که میتواند دخترک را رام کند.
خلاصه پس از مراسم عروسی ، عروس و داماد وارد حجله میشوند و
….
چند دقیقه از زفاف که میگذرد پسرک احساس تشنگی میکند .
گربه ای در اتاق وجود داشته
از او میخواهد که آب بیاورد.
چند بار تکرار میکند که ای گربه برو و برای من آب بیاور.
گربه بیچاره که از همه جا بی خبر بوده از جایش تکان نمی
خورد تا اینکه
مرد جوان چاقویش را از غلاف بیرون می کشد و سر از تن گربه جدا میکند.
سپس رو یه دختر میکند و
میگوید برو آب بیار….
خب معلومه دختر از ترس سریع میره اب میاره
واین است که این ضرب المثل رایج شد.
- ۹۲/۰۱/۲۹